ܓܨخطــ خطــ یهایی از سر دلتنگی ܓܨ
ــــــــ شـایــد مرهمــی باشــد برای دردهـــا...دردهـــایـــی کــه نمیـشـود به زبــــان آورد ــــــــ
امشب باران بود...و پاهای خسته ای که خیابانها را بی هدف قدم میزدند خاطراتت هم بودند... و پا به پایم زیر باران می آمدند... خیس خیس...مثل خیابانهای شهر... مثل چشمهایم هنگام رفتنت...و هنگام تنها شدنم... باران و خاطراتت بدجور دلتنگم میکنند... دلتنگ عشقی که خیلی وقت است از من گرفته شده... وتنها داراییم از آن کابوس هاییست که شبها میگیرند آرامشم را ...... این افکار خسته ام میکنند... به خودم می آیم... هنوز باران میبارد... نم نم میبارد... و من... تکیه داده ام به چراغ قرمزی
نظرات شما عزیزان:
که انگار میلی به سبز شدن ندارد...
از من به یادگار داشته باشید...
بی تو هر دمی زنم، هر دمی هزار بار
روی شانه ی دلم ، هر غمی هزار بار
پاسخ: مرسی لطف دارین
بسیار زیبا
قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |